مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:20532 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:6

فرق كلّي حيوان با انسان را بيان كنيد. چه موقع انسان از حيوان پست تر مي شود؟

انسان يك گونه از حيوانات است. انسان در زير گروه حيوان قرار مي گيرد.

حيوانات گونه هاي متفاوتي دارند و به گروه هاي مختلفي تقسيم ميشوند. امّا همه در حيوان بودن سهيم اند. علماي منطق و فلسفه حيوان را به جسم متحرك بالاراده حسّاس تعريف كرده اند و انسان را به حيوان (جسم متحرك بالارادة حساس) ناطق تعريف نموده اند. فرق انسان با بقية حيوانات،اين است كه انسان قوة ناطقه و عاقله دارد، ولي حيوانات ديگر اين قوّه را ندارند، يعني نمي توانند مانند انسان تفكر و انديشه كنند و از جزئيات، كلياتي را كشف كنند يا از كليات، جزئياتي را درك كنند يا درس بخوانند و بر علمشان افزوده شود، ولي انسان با وجود قوة عاقله كه خداوند در نهاد او قرار داده، ميتواند به علوم بي شماري دست يابد، همان طور كه تا كنون به درجات بالايي از علوم دست يافته است. امّا هيچ گونه از حيوانات چنين نيستند، از اين رو خداوند انسان را برترين و اشرف مخلوقات دانسته واو را به واسطة دادن اين قوّه مورد تكريم قرار داده است: و لقد كرّمنا بني آدم و حملنا هم في البرّ و البحر و رزقنا هم من الطّيّبات و فضّلناهم علي كثير ممّن خلقنا تفضيلاً؛ (1) ما بني آدم راگرامي داشتيم و آنان را در خشكي و دريا حمل كرديم و از انواع روزي هاي پاكيزه بهآنان روزي داديم و بر بسياري از مخلوقات خود برتري داديم.

بنابراين انسان گُل سر سبد موجودات است، چون توانايي ذاتي براي ترقي و تكامل و هدايت دارد. او ميتواند نه تنها بر كرة زمين بلكه بر كرات ديگر نيز دست يابد و سلطه پيدا كند. تنها موجودي كه از نيروهاي مختلف مادي و معنوي، جسماني و روحاني تشكيل شده و در لابه لاي تضاد ها ميتواند پرورش پيدا كند و استعداد تكامل و پيشروي نامحدود دارد، انسان است.

حديث معروفي كه از اميرمؤمنان (ع) نقل شده، شاهد روشني بر اين مدعا است: خداوند خَلْق عالَم را بر سه گونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان. فرشتگان عقل دارند بدون شهوت و غضب؛ حيوانات مجموعي از شهوت و غضبند و عقل ندارند؛ امّا انسان مجموعه اي است از هر دو، تا كدامين غالب آيد. اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد، از حيوانات پست تر ميشود. (2)

چون انسان عقل دارد، امام همان كاري را انجام ميدهد كه حيوان انجام مي دهد، يا حتي كاري كه حيوان انجام نميدهد، انجام مي دهد، پس پست تر از جيواني است كه قوّه عقل و انديشه ندارد.

برتري انسان بر ساير موجودات، به سبب جنبه هاي معنوي و انساني او است. به گفتة دانشمندان، انسان حتّي از نظر نيروهاي جسماني در بعضي از جهات از ساير جانداران قوي تر و نيرومند تر است.

چون خداوند به انسان ويژگي هايي داده و او را برتر از موجودات ديگر قرار داده، انتظار و توقعات بيشتري از انسان دارد. در آيات بعدي ميفرمايد: و من كان في هذه أعمي فهو في الاخرة أعمي و اضلّ سبيلاً؛(3) آنان كه در اين جهان (از ديدن چهرة حق) نابينا بودند، در آخرت نيز نابينا هستند و گمراه ترند.

آنان كه گمراهي پيشه كردند و به بيراهه رفتند و در برابر اين همه الطاف الهي كه در وجود آنان قرار داده و نعمت ارزاني كرده، ناسپاسي و كفران نعمت مي كنند، مسلّماً از مسير هدايت دور شده اند. قرآن ميفرمايد: إنّا هديناه السبيل إمّا شاكراً و إمّا كفوراً؛(4) ما راه را بر انسان روشن كرديم. يا او شاكر وسر براه است و ياكفران كننده و ناسپاس.

پرده هاي ضميم جهل و غرور و تعصب و لجاجت و شهوت، انسان را به جايي ميكشاند كه از حيوانات پست تر مي گرداند. به تعبير آية شريفه: ولقد ذرأنا لجهنم كثيراً من الجنّ والانس لهم قلوب لا يفقهون بها و لهم أعين لا يبصرون بها و لهم آذان لا يسمعون بها أولئك كالانعام بل هم أضلّ اولئك هم الغافلون؛(5) گروه بسياري از جنّ و انس را براي دوزخ آماده كرده ايم؛ آنان كه دل ها(عقل ها)يي دارند كه با آن نمي انديشند و چشماني كه با آن (حقيقت) را نمي بينند و گوش هايي كه با آن (حقيقت را) نمي شنوند. آنان چهار پايانند، بلكه گمراه تر! اينان همان غافلان اند (چرا كه با داشتن همه گونه امكانات هدايت باز گمراهند).

بارها در قرآن مجيد غافلان بيخبر به چهارپايان و حيوانات بي شعور تشبيه شدهاند، ولي نكتة تشبيه آنها به چهارپايان شايد اين باشد كه تنها به خور و خواب و شهوت مي پردازند، همانندملت هايي كه تحت شعار هاي فريبنده، آخرين هدف عدالت اجتماعي را رسيدن به آب و نام و زندگي مرفه مادي مي پندارند. علي(ع) ميفرمايد: كالبهمية المربوطة همّها علفها أو المرسلة شغلها تقممها؛(6) همانند حيوانات پرواري كه تنها به علف ميانديشند و يا حيوانات ديگري كه در چراگاه رها شده اند و از اين طرف و آن طرف خرده علفي بر مي گيرند.

به تعبير ديگر: گروهي از غافلانِ دور افتاده از خدا و معنويت، مرفه اند، همچون گوسفندان پروار و گروهي نامرفه، مانند گوسفنداني كه در بيابان ها دنبال آب و علفي مي گردند. هر دو گروه هدفشان جز شكم نيست.(7)

پي نوشت ها:

(1) اسراء (17) آية 70.

(2) تفسير نمونه، ج 12، ص 200، به نقل از نورالثقلين، ج 3، ص 188.

(3) اسراء (17) آية 72.

(4) انسان (76) آية 3.

(5) اعراف (7) آية 179.

(6) نهج البلاغه، نامة 45.

(7) تفسير نمونه، ج 7، ص 22.



سوال 29: آيا حجاب زنان با چادر مشكي بهتر است ؟ مگر نه اين است كه رنگ سياه مكروه است ؟ مگر حجاب با البسهء رنگين مشكل دارد و هزاران دلار صرف واردات چادر و پارچه هاي مشكي نمي شود؟ چرا بايد اين ها به اسم اسلام تمام گردد, آن هم ديني كه بسيار به روحيه و روان انسان ها داده است ؟ انّ الله جميلُ و يحب الجمال .

پاسخ : از آيات و روايات فراوان كه دربارهء زنان وارد شده است , استفاده مي شود كه بايد زنان عفّت و حجاب و پوشش مناسب داشته باشند, به حدّي كه براي نامحرمي جلوه نكند. و او را به خود جلب و جذب ننمايند. حال اين پوشش به واسطهء بيرون نيامدن از خانه باشد يا به واسطهء پارچه و لباس , بايد مراعات شود. در جايي قيد نشده است كه حتماً بايد لباس آنان به رنگ مشكي باشد يا حتماً چادر باشد, بلكه مقصود پوشش حجم بدن است . كسي ازعلماي دين اصرار نكرده است كه حتماً لباس و چادر مشكي پوشيده شود. اگر زن ها بخواهند از خانه بيرون بيايند,بايد پوشش آنان طوري باشد كه مردان را به خود جذب مكند و باعث فساد در جامعه نشود. بد نيست چند روايت درزمينهء سلوك زنان ذكر كنيم و بعد نتيجه گيري كنيم : زنان نبايد از وسط جاده راه بروند, بلكه از كنار جادّه بروند.(1)

بر زن لازم نيست به دنبال جنازه برود يا به نماز جمعه و جماعت برود. بر آنان لازم نيست به عيادت مريض بروند.(2) بر زنان لازم نيست سلام كنند و لازم نيست پاسخ سلام دهند.(3)

زنان به هنگام بيرون آمدن از خانه نبايد خود را خوشبو كنند.(4)

نبايد زن خود را شبيه مردان كند و نبايد با نامحرم مصافحه كند. نبايد زن بر زين سوار شود, مگر در ضرورت يادر مسافرت .(5)

پيامبر(ص) فرمود: زناني كه موهاي شان را به نامحرم نشان مي دهند, در جهنم به آن آويزان خواهند بود. آنان كه با زبان شان ,شوهران شان را اذيت مي كنند, در آتش معذّب خواهند بود. آنان كه بدون اجازهء شوهرشان از خانه بيرون آيند, در جهنم به پاهاي شان آويزان خواهند بود.(6)



ده ها روايت نظير اين ها هست كه در كتب شيعه و سني دربارهء بانوان و سلوك و منش آنان آمده است و همگي دلالت دارد خانم ها بايد خود را محافظت كنند تا باعث ايجاد فساد در جامعه نشوند. اگر پوشش زن واجب شده , به ملاحظهء اين مسائل است .

مفاسد اجتماعي , قتل و غارت ها, خودكشي ها, فرزندان سر راهي , سقط جنين ها, بيماري هاي زنانگي و بروزايدز و پاشيدگي كانون گرم خانواده و مشكلات روحي و رواني شوهران و زنان و فرزندان از آثار هرزگي و برهنگي وبدحجابي است كه دامنگير جامعهء بشري شده است و هيچ راه صحيح و معقولي به جز اجراي دستورهاي اسلامي به نظر نمي رسد. پوشش اسلامي براي بانوان از ضروريات ديني است . حال با چادر باشد يا چيز ديگر; لباس مشكي باشد يا لباس رنگي . مهم آن است كه نبايد جذابيت داشته باشد, به طوري كه مردان را به خود جلب كند و باعث پاشيدگي خانواده اي شود. البته اين كه زنان مؤمن ايراني غير ايراني لباس مشكي يا چادر مشكي مي پوشند, به هت اين است كه جاذبيت كمتري داشته باشد و از اشاعهء فساد بپرهيزند و نامحرمان را به خود جذب ننمايند.

اين كه فرموده اند: هزاران دلار صرف واردات چادر مشكي مي شود, بسيار عجيب است , زيرا اوّلاً كسي نگفته است چادر مشكي را از خارج وارد كنند. مي توان در داخل توليد كرد

ثانياً اگر چادر نپوشند, بايد چند برابر آن خرج لباس هاي ديگر بكنند, چون خواه ناخواه بايد لباس هاي جذّاب وبا مدل هاي روز و نو به نو باشد, چون روحيهء زنان زيباپوشي است . بنابراين هزينهء بيشت تري را مي طلبد, امّا چادريك مدل بيش تر ندارد و براي مدت ها كافي است .

ثالثاً مزيّت چادر اين است كه برآمدگي هاي بدن را مي پوشاند

رابعاً مخارجي كه مردم و جامعه بابت بي بندوباري ها بايد هزينه كنند, به مراتب بالاتر از يك يا دو چادر مشكي است .

اين كه فرموده ايد: اسلام به روحيه روان انسان اهميت داده , صحيح است , امّا به معناي اين نيست كه مردان بالباس ها و پوشش هاي دختران و زنان مردم روحيهء روان شان را شاد كنند و لذّت ببرند.

پي نوشت ها :

1.وسائل الشيعه , ج 14 ص 162

2 همان ; كنزالعمال , ج 16 شمارهء 4561

3.همان , كنزالعمال , ج 16 ص 392

4.همان .

5 . همان .

6 ..همان , ص 156





مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.